به گزارش راهبرد معاصر، «اقتصاد توجه» همان پاشنهای است که دَرِ امپراتوری رسانهای غرب و شبکههای اجتماعی روی پاشنه آن میچرخد. دنیای امروز دنیای سوشیال مدیاهاست. اینها میتوانند با جلب و مدیریت توجه عموم دستبهکارهای عجیبی مانند به قدرت رساندن یک فرد، برکناری او و فروش اطلاعات شخصی و سلایق کاربران خود به نهادها و بنگاههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بزنند و ذائقه جهانی را در زمینههای مختلف هدایت کنند. هرچند این را اتهامی به خود میدانند اما هرسال، خبرهای متعددی درباره متهم شدن یک یا چندتایی از این شبکهها به فروش یا افشای اطلاعات خصوصی کاربرانشان منتشر میشود. در جهان امروز که «اطلاعات» و «ایده» گرانبهاترین سرمایه است، این اتفاقات نه دور از ذهن است نه غیرممکن. عضو چند شبکه اجتماعی هستیم؟
«سوشیال مدیا» به تعبیری همان شبکه و رسانههای اجتماعی هستند که البته گاهی بهاشتباه از آن بهعنوان «مارکتینگ در فضای مجازی»هم نامبرده میشود. شاید این نام کمی پیچیده باشد اما این شبکه ها نزدیکتر از چیزی به ما هستند که تصورش میکنیم. فضای اینستاگرام که هرکدام از ما یک صفحه برای خودمان در آن داریم، مصداق مناسبی از سوشیال مدیاست؛ بله تقریباهمه ما کاربران سوشیال مدیا هستیم. تمام شبکههای اجتماعی شامل اینستاگرام، واتساپ، توییتر، تلگرام، تیک تاک و... مصادیقی از سوشیال مدیاهای نامآشنا و پرکاربردند. بهطورکلی شبکههای اجتماعی و کار در آن همان تعریفی ملموس و ساده از سوشیال مدیاست. این گزارش، تحقیق و جستاری در این زمینه است که چطور میتوانیم از خودمان در فضای مجازی سوشیال مدیا محافظت و نحوه توجهمان را مدیریت کنیم تا فرصتهای زندگی واقعیمان را از دست ندهیم، فردی مؤثر و موفق باشیم.
آیا سوشیال مدیا از اساس بد است؟
سوشیال مدیا بد است؟ این نخستین و مهمترین سؤالی است که باید از خودمان بپرسیم. شبکهها و رسانههای اجتماعی بهخودیخود، خوب یا بد نیستند. آنچه آنها را مثبت یا منفی میکند، نحوه استفاده و چگونگی کاربری ما در این فضاها، اثر و کاربردشان در زندگی ماست. اما چرا باید حضورمان در این فضاها را مدیریت کنیم؟ اگر در این زمینه دقت و همت لازم را نداشته باشیم، چه ضرری در پی خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسشها اهمیت، یک نقطه عطف و مشترک هم دارد. هدف و دلیل حیات سوشیال مدیا چیزی نیست جز به دست آوردن ترافیک بازید و جلبتوجه مخاطبان.
سرمایه اصلی و ذاتی این شبکهها و نقطه مانورشان هم از اساس همین است. برای جلبتوجه بهتر مخاطبان، رسانهها و شبکههای اجتماعی باهم رقابتی جدی دارند. هر سوشیال مدیا که بتواند توجه بیشتری را به خود معطوف کند، برگ برنده در دست دارد. به شبکه و رسانه اجتماعی اول و برتر تبدیل میشود و به منافع عظیمی میرسد.
مجازیترین باتلاق جهان، اینجاست!
مشکل از زمان و جایی آغازشده که تمرکز صرف، بر«جلبتوجه» باعث میشود این شبکههای اجتماعی از شیوههای نامحسوس، هوشمند، کاملاً حسابشده و گاه ناجوانمردانه استفاده کنند که مخاطب، عادت به توجه کردن به آنها پیدا کند. به نحوی دچار توجه «تخدیری» و اعتیاد گونه شود. یعنی چه؟ سادهتر توضیح میدهیم. برخی سوشیال مدیاها از شیوههایی استفاده میکنند که سِیر ارادی و انتخابی توجه کردن از دست مخاطب خارج میشود و تقریباً غیرارادی و ناخواسته، ذهن و توجهش به بند کشیده میشود. این همان چیزی است که بعضی کارشناسان و متخصصان فضای مجازی از آن با تعابیری مانند «باتلاق»، «دام»، «تله» و کمینِ سوشیال مدیا یا «اسارت مجازی» صحبت میکنند و دربارهاش هشدار میدهند.
ده دقیقه چطور تبدیل شد به سه ساعت؟!
وابستگی به سوشیال مدیا و سیر بیشازحد در دنیای مجازی، عملکرد روزانه فرد را در دنیای حقیقی مختل میکند. راندمانش پایین میآید و سبک زندگی سالم، زمان کافی برای تحرک و تغذیه سالم ندارد. بهمرور سلامت فردی و روان او تحت تأثیر قرار میگیرد. سوشیال مدیاها با ایجاد جریان در فضای مجازی، تعامل در فضای حقیقی را کمرنگ و بهمرور از عموم کاربرانشان افرادی منزوی میسازند. فرد منزوی برای فرار از تنهایی به سوشیال مدیا روی میآورد. بهمرور، انزوای او بهتنهاییِ خشمگینانه و شکننده تبدیل و فرد، افسرده میشود. برخی کاربران در نظرسنجیها از تغییر محسوس سبک زندگیشان پسازاینکه تلفن همراه خریدهاند و با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آشنا شدهاند، گفتهاند. چاقی، سردی مغز؛ افزایش افسردگی و بدبینی، افت میل تعامل با دیگران در فضای حقیقی، کمتحرک شدن، کمآوردن وقت، به هم خوردن ریتم زندگی از شایعترین این تغییرات است.
یک تجربهشان اما قابل تأملتر و آشنا برای خیلیهایمان است؛ «بُهت از دست دادن و گم کردن زمان». بسیاری افراد گفتهاند برای بازدید یک اعلان یا بررسی یک پست یا محتوا وارد فضای مجازی شدهاند اما همینکه به خودشان آمده، دیدهاند که زمان را به طرز حیرتآوری گمکردهاند. ده دقیقهشان تبدیلشده به 2، 3 ساعت چرخ زدن در فضای مجازی. این توصیف آشنا نیست؟ ما هم دچاریم.
وقتی همهچیز رایگان است، محصول شمایید!
حالا یک سؤال؛ سازندگان این فضاها و شبکههای اجتماعی خیّرند؟ چرا باید خدماتی کاملاً رایگان به ما ارائه کنند؟ چه توجیه اقتصادی و چه منفعتی برایشان دارد؟ بهخصوص در فضای غرب و لیبرال که ارزش، مساوی است با اقتصاد، درآمد و سود. جملهای بسیار عجیب اما پرمغز در دنیای اقتصاد را مرور کنیم که میگوید: اگر برای دریافت محصولی پول پرداخت نمیکنید، خودتان محصول هستید. یعنی خودتان مصرف میشوید! شبکههای اجتماعی علایق، سلیقه و تفکر ما را شناسایی میکنند همین اطلاعات را با مبالغی هنگفت به بنگاههای اقتصادی و... میفروشند. برندهای معروف برای تولید محصولاتشان، انتخاب رنگ سال، تعیین مُد روز و تولید محتواهای در خدمت منافعشان از این اطلاعات استفاده میکنند. داشتن این اطلاعات بقا و سودآوریشان را بهخوبی تضمین میکند. این، سود بسیار هنگفتی برای سوشیال مدیا و البته خریداران اطلاعات دارد./ فارس